هوش هیجانی چیست و چطور باید آن را تقویت کنیم؟

به گزارش فروشگاه تکنولوژی، هوش هیجانی (Emotional Intelligence) به شما یاری می نماید که احساسات انسانی را شناسایی و درک کنید. سطح بالایی از هوش هیجانی به شما یاری می نماید تا روابط خوب و مفیدی را در محل کار شکل دهید، کارها و وظایف خود با به موقع انجام داده و به اهداف خود دست پیدا کنید. در این مقاله در ابتدا هوش هیجانی را تعریف نموده و بعضی از نکات مهم برای تقویت هوش هیجانی را به شما معرفی خواهیم کرد.

هوش هیجانی چیست و چطور باید آن را تقویت کنیم؟

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی به توانایی تشخیص، درک و مدیریت احساسات خود و بعلاوه توانایی درک و تأثیر گذاشتن در احساسات سایر افراد گفته می گردد. درک هوش هیجانی مستلزم این موضوع است که بدانیم رفتارهای مثبت و منفی انسان نشأت گرفته از احساسات آن ها است.

اگرچه هوش هیجانی ممکن است مفهومی پیچیده و یا نامفهوم به نظر برسد، ولی راه های زیادی برای تقویت این توانایی و مهارت وجود دارد. تقویت این مهارت به انسان یاری می نماید تا روابط بهتری را با افراد اطراف شکل داده و وظایف خود را به شکل بهتری انجام دهند.

هوش هیجانی در مواقع و شرایط زیر می تواند مفید باشد:

  • ارائه و یا دریافت بازخورد
  • مدیریت تغییر
  • روبرو شدن با ضرب الاجل های سخت
  • کار کردن در شرایط سخت و روبروه با شکست
  • موجهه با روابط چالش برانگیز

هوش هیجانی چطور میزان گیری می گردد؟

روش های زیادی برای میزان گیری سطح هوش هیجانی افراد طراحی شده است. از این ارزیابی ها برای شناسایی افراد مستعد رهبری در سازمان ها استفاده می گردد. بعضی از متداول ترین این روش ها شامل موارد زیر می گردد:

  • تست گزارش شخصی: این روش به پاسخ ها و جملاتی اتکا می نماید که شرکت نمایندگان برای توصیف رفتارهای شخصی خود استفاده می نمایند.
  • تست مهارتی: در این روش شرکت نمایندگان باید به مجموعه ای سؤالات و آزمون ها پاسخ دهند تا توانایی آن ها در مشاهده، شناسایی، درک و مدیریت احساسات ارزیابی گردد.

چرا هوش هیجانی اهمیت دارد؟

احساسات و هیجان باعث می شوند تا کاری را بدون فکر کردن انجام دهیم. هوش هیجانی بالا به شم یاری می نماید تا به جای عملکرد هیجانی و اتوماتیک، بر اساس حقایق و واقعیت ها تصمیم گیری و رفتار کنید. درک و مدیریت احساسات و هیجانات خود و سایر افراد به شما یاری می نماید تا فرد پیروز تری در زندگی حرفه ای و کاری خود باشید.

هوش هیجانی (عاطفی) می تواند نقش چشم گیری را در شرایط زیر ایفا نماید:

  • انجام و مدیریت گفتگوهای سخت، بدون آسیب رساندن به احساسات دیگران
  • مدیریت احساسات و هیجانات در زمان استرس و یا فشار کاری
  • بهبود رابطه با دیگران
  • حل مسائل و تعارض ها
  • رهبری و انگیزه بخشیدن به دیگران
  • ساخت محیط همکاری مناسب

چرا هوش هیجانی در محل کار اهمیت دارد؟

درک ارتباطات غیرکلامی: به شما یاری می نماید بعضی مسائل را متوجه شده و پیشگیری کنید. برای مثال، متوجه می شوید که همکارتان بعضی نشانه هایی از خود بروز می دهد که ناراحت است. بنابراین با او صحبت نموده و مشکل را رفع می کنید.

از احساسات شخصی خود مطلع باشید: از این مهارت می توانید برای اجتناب از ایجاد مشکل با مشتری و یا همکار بهره ببرید. برای مثال، می دانید که شب سختی را گذرانده اید و خسته و عصبی هستید، بنابراین رفتار خود را کنترل نموده و در طول روز سعی می کنید روی مسائل مثبت بیشتر تمرکز کنید.

افزایش کارایی: زمانی که همدل باشید و احساسات دیگران را بهتر درک کنید، می توانید با سهولت تصمیم گیری نموده و کارها را به نحو احسن انجام دهید.

پیشبرد شغلی: هوش عاطفی (هیجانی) و مهارت های مدیریتی دست در دست یکدیگر دارند. نشان دادن فعالانه توانایی های مانند صبر، گوش کردن فعال، مثبت اندیشی و همدلی می تواند به شما یاری کند تا به سمت یک نقش رهبری پیشرفت کنید یا اینکه ترفیع بگیرید.

تشویق دیگران به توسعه مهارت های بین فردی: احساسات مسری هستند. نمایش انگیزه، همدلی، مسئولیت و کار گروهی می تواند تیم شما را تشویق کند که آن ها هم چنین کاری انجام دهند.

ویژگی های هوش هیجانی

دنیل گولمن (Daniel Goleman)، نویسنده و روان شناس، 5 اصل اصلی در هوش هیجانی را به توضیح زیر معرفی می نماید:

1- خودمطلعی

اگر خودمطلعی داشته باشید، احساسات خود و محرک های آن ها را بهتر درک می کنید. شما بعلاوه می توانید که احساسات و رفتارهای شما روی افراد اطرافتان هم تأثیرگذار هستند. این کار به شما یاری می نماید تا درک بیشتری از وجهه خود پیش اطرافیان، همکاران، مدیران و یا مشتریان نیز به دست بیاورید.

2- خودمدیریتی

خودمدیریتی (Self Regulation) به توانایی کنترل و تنظیم احساسات گفته می گردد تا بتوانیم اثرات بهتر و مثبتی داشته باشیم. توانایی خود مدیریت اهمیت و ضرورت بسیار زیادی دارد. چراکه احساسات ما تأثیر زیادی در سایر افراد دارد. مدیریت خود و کنترل احساسات به شما اجازه می دهد که حرفه ای تر به نظر برسید.

3- انگیزه (خودانگیزشی)

انگیزه، همان میل افراد برای انجام کارها است. انگیزه هم یکی از اجزای هوش هیجانی شمرده می گردد، چراکه تمایلات شما می تواند احساسات متفاوتی را نسبت به چیزی افزایش دهد. برای مثال، تمایل به انجام پیروزیت آمیز تمام وظایف روزانه ممکن است به عنوان یک انگیزه درونی قوی عمل نموده و راهی برای برآورده کردن نیازها و اهداف درونی شما باشد.

4- همدلی یا دیگر مطلعی

دیگر مطلعی (یا همدلی) به شما اجازه می دهد تا احساسات سایر افراد را شناخته و درک کنید. این کار به شما یاری می نماید تا شرایط خاص در محیط های کاری را بهتر مدیریت کنید. برای مثال، دیگر مطلعی و همدلی به شما یاری می نماید تا در روبروه با همکار مضطرب و بسیار پراسترس خود رفتار بهتری داشته باشید. برای مثال، زمانی که یک همکار نشانه هایی از ناامیدی نشان می دهد، می توانید با همدلی واکنش نشان دهید تا جلوی بدتر شدن اوضاع را بگیرید.

5- مهارت های اجتماعی یا دیگر مدیریتی

مهارت های اجتماعی به عنوان ابزارهایی شناخته می شوند که برای برقراری ارتباط با دیگران مورد استفاده قرار می گیرند. مهارت های اجتماعی (یا دیگرمدیریتی) قوی به شما اجازه می دهد تا مخاطب خوبی باشید، صحبت کنید و اختلافات را خیلی بهتر حل کنید. از مهارت های دیگر مدیریتی می توان برای پیشرفت شغلی استفاده کرد. این مهارت ها بعلاوه ابزار ضروری برای مدیران هستند.

چطور هوش هیجانی را تقویت کنیم؟

تقویت هوش هیجانی (یا هوش عاطفی) مستلزم صرف زمان و تمرین زیادی است. برای این کار می توانید نکات و ترفندهای زیر را در نظر داشته باشید:

از اطرافتان مطلع باشید

زمانی را به توجه به تعاملات اطراف خود اختصاص دهید. به آنچه دیگران به وسیله کلمات، زبان بدن و حتی حالت چهره می گویند دقت کنید. مشاهده نحوه احساسی شدن مردم و یا مشاهده واکنش آن ها با احساسات دیگران می تواند به شما یاری کند تا توانایی همدلی خود را تقویت کنید.

به خودتان توجه کنید

اگرچه مشاهده دیگران و تعاملات آن ها می تواند مفید باشد، نظارت بر احساسات و واکنش های هیجانی خود نیز می تواند اگاهی عاطفی و هیجانی از خودتان را تقویت کند. دقت کنید که احساسات شما چطور بر تصمیمات و رفتارهای شما تأثیر می گذارند.

به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید زمانی که سرتان خیلی شلوغ باشد، خلق شما کوتاه شده و خیلی سریع تر به دیگران پرخاش می کنید. یا حتی ممکن است متوجه شوید که در زمانی که ناراحت و افسرده هستید، به صورت ناخودمطلع شانه هایتان را خم نموده و یا سرتان را به سمت پایین می گیرید.

به دیگران واکنش و پاسخ دهید

تمرین کنید که بر اساس درک خود از احساسات افراد با آن ها رفتار کنید. این کار را می توانید در محیط های کاری انجام دهید. هنگام رفتار کردن و واکنش دادن به اطرافیان به این فکر کنید که اگر خودتان در همین شرایط بودید، دوست داشتید چطور با شما رفتار گردد.

برای مثال، شاید خودتان تمایل داشته باشید تا احساسات خود را در زمان استرس و اضطراب با دیگران در میان بگذارید، ولی سایر افراد ترجیح دهند که احساساتشان را به تنهایی مدیریت نمایند. اگر مطمئن نیستید که باید چطور رفتار کنید و چه کاری بهتر است، از خود مخاطب بپرسید که چه چیزی را در این لحظه ترجیح می دهند.

از اشتباهات خود درس بگیرید

اگر متوجه شدید که یک احساس خاص را اشتباه تعبیر نموده اید و یا اینکه روشی که با احساسات شخصی برخورد نموده اید نتیجه مطلوبی به همراه نداشت، از اشتباهات خود درس بگیرید. برای دفعات بعدی، سعی کنید این تجربیات را به کار گرفته و به شیوه متفاوتی رفتار کنید.

ایجاد روابط به وسیله همدلی، ارتباط و گوش دادن فعال می تواند به شما یاری کند تا عضوی با ارزش در تیم ها و در کل سازمان باشید.

درج این توانایی ها در رزومه و یا در نامه پیوست درخواست شغلی هم می تواند استراتژی مناسبی باشد. نمونه هایی از زمان هایی که با استفاده از هوش هیجانی خود با دیگران ارتباط برقرار نموده و مسئله ای را حل کردید را درج کنید و یا اینکه آن را در طول مصاحبه مطرح کنید. این به شما یاری می نماید برای کسب آن شغل شانس بیشتری از سایر رقبا داشته باشید.

مثال هایی از هوش هیجانی در محیط کار

همان طور که بیان شد، هوش هیجانی اهمیت و کاربرد زیادی در محیط کار دارد. در این بخش بعضی از کارنمودهای هوش هیجانی (هوش عاطفی) در محیط های کاری را آنالیز می کنیم.

هوش هیجانی طی تماس های تلفنی

طی تماس تلفنی با مشتری در خصوص عملکرد یک کمپین، مخاطب شما با عصبانیت اعلام می نماید که از مشارکت با شما راضی نیست. شما بعلاوه می دانید که سازمان آن ها در حال تعدیل نیرو است و مشتری شما مسئول انتخاب افراد برای ادامه دادن و اخراج است. با خاطر اطلاع از این موضوع، شما می دانید برترین انتخاب این است که تنها به صحبت ها و عصبانیت او گوش داده و با آرامش و اشتیاق به او پاسخ دهید. شما بعلاوه تماس تلفنی دیگری برنامه ریزی می کنید تا در زمان مناسب تری با او صحبت کنید.

طی یک جلسه

طی یک جلسه کاری متوجه می شوید که کارمند شما از همواره ساکت تر است و در بحث ها مشارکت نمی نماید. اگرچه ممکن است به نظر برسد که به جلسه توجه نمی نمایند، تصمیم می گیرید که گفتگویی صمیمی و محبت آمیز با او داشته باشید تا مطمئن شوید همه چیز رو به راه است. طی این صحبت متوجه می شوید که دخترش دیشب مریض بوده و دیشب خوب نخوابیده است. به همین دلیل الان نمی تواند خوب تمرکز کند.

طی مرور یک پروژه

طی آنالیز و مرور آخرین پروژه هایی که انجام دادید، انتقادهای حرفه ای در خصوص نحوه انجام کارها و یا راه های بهبود بخشیدن آن به شما وارد می گردد. بعد از جلسه خیلی مضطرب شده و استرس به شما وارد می گردد. بعد از گذشت چند ساعت و روبرو شدن با احساسات منفی خود، متوجه می شوید که به علت تمام وقت و کوششی که برای این پروژه صرف نموده بودید، روی موارد منفی بیش از حد تمرکز نموده بودید. بنابراین، به جای ناامید شدن تصمیم می گیرید که برای پروژه بعدی بیشتر کوشش نموده و انگیزه بیشتری پیدا می کنید.

منبع: Indeed

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 6 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 6 اردیبهشت 1401 گردآورنده: shoptc.ir شناسه مطلب: 1348

به "هوش هیجانی چیست و چطور باید آن را تقویت کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هوش هیجانی چیست و چطور باید آن را تقویت کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید